تعاریف مربوط به قومیت
{«کوپر» قومیت را بنیادیترین مقوله سازماندهی اجتماعی میداند که بر نوعی عضویت و تعلق استوار و بر مبنای احساس برخورداری از ریشههای تاریخی، فرهنگ، مذهب و زبان مشترک بنیاد نهاده شده است.
به نظر «مک لین» قومیت چگونگی تعلق به یک گروه قومی است. قومیت شامل آگاهی نسبت به ریشههای تاریخی و سنّتهای مشترک است.
«دیوید رابرتسون» در تعریف قومیت میگوید: قومیت عبارت است از ترکیب پیچیده ویژگیهای فرهنگی، نژادی و تاریخی که به وسیله آن جوامع به خانوادههای سیاسی مجزا و احتمالاً خصمانه تقسیم میشوند و بر همین مبنا پرسش سیاسی ـ اجتماعی هویت ملی را برمیانگیزد.
«ادگار بورگانا» معتقد است که مفیدترین تعریف از قومیت همان تعریف کلاسیکی [تا اینجا صفحه ۳۰۶ کتاب] است که «ماکس وبر» در کتاب «اقتصاد و جامعه» ارائه کرده است. به نظر «وبر» گروه قومی، گروهی است که اعضایش نسبت به پیشینه تاریخی، صورت فیزیکی، آداب و رسوم و خاطرات مشترک، دارای ذهنیت و عقیده یکسان و مشابهی است.
به نظر «بورگانا» بر خلاف اختلاف نظرهایی که بین اندیشمندان بر سر تعریف مفهومی قومیت وجود دارد، آنان راجع به ویژگیها و شاخصهای نشان دهنده قومیت اتفاق نظر دارند: برخورداری اعضای گروه از ریشه جغرافیایی، زبان، مذهب، آداب و رسوم، فولکلور، موسیقی و الگوهای سکونت مشترک، برخورداری از ملاحظات سیاسی مشابه به ویژه در رابطه با سرزمین و نهادهای سیاسی و برخورداری از نوعی احساس تمایز و متفاوت بودن از دیگران.
از دیدگاه «توماس هیلاند»، «قومیت» بُعدی از روابط اجتماعی میان کسانی است که خود را از نظر فرهنگی متمایز از اعضای دیگر گروههایی میپندارند که با آنها حداقلی از ارتباطات منظم دارند، قومیت همچنین یک هویت اجتماعی است.
هنگامی که تفاوتهای فرهنگی مبنای تفاوت در تعامل میان گروهها میشود، رابطه اجتماعی واجد عامل قومی میشود. قومیت دارای بعد معینی در خلق هویت است و از ایدئولوژی سیاسی انسجام بخش بهره میبرد. به نظر او مشخصهها ی گروه قومی عبارت است از:
۱ـ تصور برخورداری از ریشه و تاریخ مشترک؛
۲ـ ادعای داشتن سرنوشت معین و متمایز از دیگران؛
۳ـ دارا بودن ابعادی از فردیت فرهنگی جمعی؛
۴ـ احساس همبستگی جمعی منحصر به فرد.
با توجه به تعاریف فوق میتوان گفت، قومیت، احساس و ادراک مشترک در بین اعضای یک گروه قومی است که به برخورداری از ریشههای تاریخی، جغرافیایی واحد، زبان، مذهب، آداب و رسوم و خاطرات مشترک اعتقاد دارند و به دلیل همین پیشینه و ویژگیها خود را متمایز از دیگران میدانند و آرمان زیست در سرزمین معین را در سر می پرورانند. [تا اینجا صفحه ۳۰۷ کتاب]}۱
ارجاعات:
۱ـ کتاب: مطالعات امنیت ملی(مقدمه ای بر نظریه های امنیت ملی در جهان سوم)/نویسنده: علی ربیعی/ چاپ سوم ۱۳۸۴/ تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه/ صص۳۰۶و۳۰۷
پاسخ دهید